این جا جاده است.
جاده ای که زیر باران وبا رطوبت هرقطره ی آن خود را شست وشو میدهد تاگرد وغبارکفش مسافران وگرد لاستیک های ماشین ها رابشوید.اما نمیداند که عبور دوباره ی آنان تجدد دوباره ی کثیفی واین بار گرد وغبار هیچ،گلی می شود.
ما قلب هایمان را با چه شست وشو دهیم تا از قبل آلوده ترنشود؟تا ردپای عابرانی که برای رسیدن به مقصد خود ازاین جاده می گذرند،تمیز شود ولی از بین نرود.وچه ناخود آگاه کسانی که از جاده ی تلخی ها وخوشی ها عبور کرده وبرای مدتی ویا تاابد میمانند.وبه امید آن که با ورود هر عابر وامید رسیدن مسافر به مقصد جا برای عابران خسته ای باشد که گاه در این جاده استراحت میکنند وبه محکم بودن او ایمان دارند.